بسیاری از مسائلی که در زندگی شخصی و حرفه ای با آن روبرو میشویم از جنس مسائل خبیث هستند یعنی مسائلی که به دلایلی مانند پیچیدگی بیش از حد، تعریف ناقص صورت مساله، تعداد بسیار زیاد مجهولات، تغییر کردن صورت مساله با زمان، قعطی نبودن پاسخ، تکرار ناپذیر بودن راهکار و نداشتن نقطه پایان در فرآیند حل مساله، تفکر منطقی و تحلیلی به تنهایی برای حل آنها کافی نیست.
واژه «خبیث» و «خباثت» در حوزه حل مساله، به معنی مقاومت مساله در برابر حل شدن است نه شرارت. واژه Wicked Problem اولین بار در سال 1973 میلادی توسط ریتل (H.Rittel) و وبر (M.M.Webber) برای مسائل بد تعریف و بد ساختار به کار رفت.